قراری با دل

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

با درخت نارنج....خشک میشم!

از اینکه یک پسر اونقدر قدرت داشته باشه که بتونه زور بکه بدم میاد! باهام لج کرد و البته من بهش حق میدم ولی از طرفی اونقدر تحملش کردم که واسش کافی باشه. دست به کامپیوتر برد و منم روش حساس....سرش داد زدم اونم لج کرد که اگر واسطه گری بینمون نبود حتمی بلایی سرم میومد،رفت سر کامپیوتر و هر چی تونست انداخت روش....گفتم اگر خراب بشه دو برابرش رو ازت می گیرم....اونم جوش آورد و گفت این آشغاله اصلا باید بندازیش دور....جای اضافی گرفته فقط....منم گفتم خودتو بندازی دور جا بیشتر باز میشه! از اینکه طلب کاره بدم میاد....اون حق نداره من رو عصبی کنه ولی با تمام جسارتی که داره اینکارو قراری با دل...ادامه مطلب
ما را در سایت قراری با دل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmmiiaa13916 بازدید : 30 تاريخ : سه شنبه 20 مهر 1395 ساعت: 11:02

نخواست بشه و نشد!

امروز و فردا ان شا الله میرم...امسال میشه پنجمین سال .... خیلی نگذشته ولی مثل اینکه گذشته...... نمی دونم چجوری راضی شد که بریم ولی خب خیلی وقت بود میخواستم برم. مشکل حواش پرتی و دیر فهمیدنم رو فهمیدم.... ذهنم درگیر چیزای مختلف هستند و دیر میگیره!اگر بخوام اینجوری ادامه بدم خیلی بد میشه..... باید بپذیرم الان چیزی مهم تر از تحصیل وجود نداره!(از عوامل مادی) یعنی فکر مریم و ساناز و س و ....آ و ....پر.... یعنی فکر کردن به اون پر.... یعنی فکر و ذهن فقط یک سمت...تحلیل کردنم اومده پائین هر چی رو که میپرسن ازم چه درس و چه یک سوال ساده با شک جواب میدم! نباید نیاز به تائید داشتهباشم.نه قراری با دل...ادامه مطلب
ما را در سایت قراری با دل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmmiiaa13916 بازدید : 31 تاريخ : يکشنبه 18 مهر 1395 ساعت: 21:57

درسته بد بودم اما بازم سر به راه میشم....

از اینکه قبول شدی خوشحال شدم.

از اینکه نمیای ناراحت شدم.

دلم واست تنگ شده بود.

چرا پیشم نمیای خیلی وقته ندیدمت‌.

مینا مهربونه....

هیچکدوم از اینا باورم نمیشه

آخر همشون میگم جدی میگی؟ممنون!

اینارو از آدمایی شنیدم که فکرش رو نمی کردم!

معصومه.جوان.فاطمه.محدثه.نجمه....

جدا واسشون مهم بود؟

باور نمی کنم!....

قراری با دل...
ما را در سایت قراری با دل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmmiiaa13916 بازدید : 32 تاريخ : يکشنبه 18 مهر 1395 ساعت: 21:57

دانشگاه!مریم!

مریم اینجاست از دانشگاه و پسر و دختر های دانشگاه و درساشون و بحث هاشون میگفت! چرا دختر پسر جدا نیستن تو دانشگاه؟! اینجوری که از آدم سلب آرامش میشه! وای اگر یک اشتباه کنی علاوه بر دختر ها پسرام بهت میخندن! به درک اگر یک جای خوب قبول بشم همچین اتفاقی نمی افته....ان شا الله سارا میگفت جایی هست که دختر پسراش جدا باشن.... حالا کو تا اونموقع شاید اصلا زنده نبودم تا چند سال دیگه! قراری با دل...ادامه مطلب
ما را در سایت قراری با دل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmmiiaa13916 بازدید : 30 تاريخ : چهارشنبه 14 مهر 1395 ساعت: 13:37

ف مثل.....

تبل زدن توی محرم....زنجیر زدن! کاش منم میتونستم خوب باشم.... امروز خیلی سعی کردم نخندم ولی جو کلاسمون جوریه که مزه هایی میپردنن که آدم خنده اش میگیره.... دلم واسه درخت نارنجمون نگرانه!دلم میخواد خشک نشه و سبز بمونه..... از همین الان تصمیم دارم شلمچه نرم! تجربه خوبی میشه ولی متاسفانه برنامشون خوب نیست و... کاش بگذارن یک روزی که منم بتونم برم...کاش پروژه ساخت بزرگراهشون رو به دو سال دیگه موکول می کردن و میگذاشتن من راحت برم و بیام.....هعی... راه رو بستن و من مثل تارزان کیف به دست از روی موانع بالا و پائین میرم! راهی خاکی و بس ناراحت کننده! وقتی بزرگراه بشه من دیگه نمی قراری با دل...ادامه مطلب
ما را در سایت قراری با دل دنبال می کنید

برچسب : t leg ironing board,t leg table,t leg desk,t leg table base, نویسنده : cmmiiaa13916 بازدید : 18 تاريخ : دوشنبه 12 مهر 1395 ساعت: 13:09

خدایا بگذار همه این محبت رو بچشند....

امسال چه سالی شد.....

مریم....ساناز.....سهیل

...

اونا محبت خالصانه ای رو بهم تقدیم کردن...محبتی که تا به این سالها ندیدم.....محبتی که جدا هیچی نمی تونه از شدتش کاسته کنه....خدایا یک بنده ای هایی خلق کردی با اینهمه محبت و عشق......خودت که سر منشا این همه خوبی هستی.....تو....تو دیگه کی هستی.....

خدایا حفظشون کنه اونا و کسایی دیگه که مثل اونها هستند....الهی آمین

 

قراری با دل...
ما را در سایت قراری با دل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmmiiaa13916 بازدید : 24 تاريخ : پنجشنبه 8 مهر 1395 ساعت: 13:45

امشب شب بدیه

ساغرم شکست ای ساقی رفته ام ز دست ای ساقی بر موج غم نشسته منم در زورق شکسته منم ای نا خدای عالم تا نام من رقم زده شد یکباره مهر غم زده شد بر سر نوشت عالم ..... خداوندا به فریاد دلم رس کس بی کس تویی من مانده بی کس همه گویند مینا کس نداره(طاهر) خدا یاره منه چه حاجت کس ..... @ علی درس نمیخونه؟علی کم کاری می کنه؟علی خسته شده؟نه بابا ما تا یادمونه اون یک پسره پاستوریزه درس خون مامانیه که لنگه نداره.پزشکی دانشگاه شیرازم میاره. وجدانن آدمی که توی عید دیدنی مسئله ریاضی حل کنه دیگه سوال نداره قبولیش حتمیه...یک آبجی داره به کل دنیا واسش می ارزه انقدر که با حیاس یکبار ندیدم قراری با دل...ادامه مطلب
ما را در سایت قراری با دل دنبال می کنید

برچسب : امشب شب بدیه,امشب چه شب بدیه, نویسنده : cmmiiaa13916 بازدید : 32 تاريخ : پنجشنبه 8 مهر 1395 ساعت: 13:45

شانه هایت....

شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم.....

قراری با دل...
ما را در سایت قراری با دل دنبال می کنید

برچسب : شانه هایت را برای ویکی صدا,شانه هایت را برای گریه,شانه هایت را برای گریه دانلود,شانه هایت را برای گریه متن,شانه هایت را,شانه هایت مجابم می کند,شانه هایت را برای دانلود,شانه هایت دانلود, نویسنده : cmmiiaa13916 بازدید : 13 تاريخ : پنجشنبه 8 مهر 1395 ساعت: 13:45

سومین روز از مهر ماه

چه روزای تلخ و شیرینی که توی تابستون تجربه کردم چه خاطرات خوشی که کوتاه نگاشته شد در ذهن و دفتر دل  و چه اشک هایی که از سر شوق و غم روی گونه ها جاری شد. چه شب هایی که به یاد ستاره های دوسال پیش گذشت و چه روز هایی که توام با گناه و پشیمانی شد. چه اهدافی که به واقعیت مبدل شد و چه هدف های ارزشمندی که در آینده ان شا الله به حقیقت تبدیل می شوند. همانطوری که بازگشت همه ما به سوی مدارس دانشگاه ها و محل کاره شنبه سوم مهر ما هم راهی میشیم! این تابستون پر لحظات و تجربه های شیرین و تلخی بود که دوستش داشتم. خیلی چیز ها یاد گرفتم. خیلی چیز ها رو فراموش کردم و خیلی چیز ها رو م قراری با دل...ادامه مطلب
ما را در سایت قراری با دل دنبال می کنید

برچسب : سومین روز از جشنواره فیلم فجر,سومین روز از هفته منابع طبیعی,سومین روز از هفته دفاع مقدس,سومین روز پس از مرگ, نویسنده : cmmiiaa13916 بازدید : 31 تاريخ : پنجشنبه 8 مهر 1395 ساعت: 13:45

من به دلسوزی تو احتیاجی ندارم....

دلم یک خبر خوش جدید اونی که تو ذهنمه رو میخواد....... +  دیگه نمی خواستم بیام مینا.....دلم واست سوخت نتونستم آدم بدی باشم........ +  اگر احیانا یک وقتی مادر شدم نمی گذارم بچه ام زود تر از سنش خیلی چیزا رو حس کنه یا بخواد بچگیش رو بچگی نکنه...باید با بچه های هم سنش باشه....نه کمتر و نه بیشتر.... اونوقت میشه یکی مثل من..مثل منی که با تمام رفتار های بزرگونه ای که داشتم لذت بچگیم رو نبردم و حالا مثل بقیه بزرگ نشدم....... هر آدمی متفاوت هست آره ولی وقتی این تفاوت ها زیاد بشه و من توی همچین گروهی باشم اذیت میشم.... این نیز بگذرد قراری با دل...ادامه مطلب
ما را در سایت قراری با دل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmmiiaa13916 بازدید : 12 تاريخ : پنجشنبه 8 مهر 1395 ساعت: 13:45

آرشیو مطالب

پيوندهای روزانه

لینک دوستان

خبرنامه